دانلود کتاب | دانلود کتاب 
پاورپوینت فصل دوم، سوم و چهارم تاریخچه و مکاتب روانشناسی دکتر غلامحسین جوانمرد در ۶۰ اسلاید قابل ویرایش
بخشی از متن فایل
اسلاید ۱۷.۱۸.۱۹.۲۰.۲۱
- قسمت اول: پیدایی روح
- با زوال طبیعت گرایی یونانی، تحول روان شناسی نوین در دو مسیر صورت گرفت:
- یکی مسیر ذهن بود که روان شناسی را عمدتاً از طریق الهیات و فلسه دنبال کرد،
- و دیگری مسیر بدن بود که از طریق زیست شناسی و علوم دیگر تحول یافت.
- این روزها برخی از روان شناسان هنوز هم موضوع مورد مطالعه ی خود را ذهن، پدیده های ذهنی، یا زندگی ذهنی می دانند.
- این روان شناسان توسط کسانی که با انها فرق دارند، ذهن گرا یا دوگانه نگر خوانده می شوند. با وجود این ، آنها تصور می کنند که فعالیتهای ذهن و بدن به هم مربوط هستند، یا مستقل از هم عمل می کنند یا با یکدیگر کنش متقابل دارند.
اهمیت ذهن برای روان شناسی نوین نباید دست کم گرفته شود.
در روان شناسی الهی قدیم، مخصوصاً روان شناسی مسیحی، بین بدن به عنوان جزئی از دنیای طبیعت، و روح که بی مکان بود و در بسیاری از موارد کاملاً جدا از بدن عمل می کرد، تمایز آشکاری ایجاد شد.
با گذشت زمان، تبیین هایی که امروزه آنها را روان شناختی می خوانیم، مسائل مورد توجه ی فلاسفه شدند و مفهوم ذهن برخی از ویژگیهای الهی و معنوی خود را از دست داد. با این حال ، ویژگی بی مکانی چیزی که مجزا از دنیای فیزیکی وجود دارد، هنوز هم باقی است
پیدایی روح
- با رشد و اشاعه ی مسیحیت، وارد عصر جدیدی در تحول روان شناسی می شویم که ان را با عنوان پیدایی روح مشخص کرده ایم.
- با وجود این، از همان آغاز، گسترش کلیسای مسیحی اغلب کند و پر زحمت بود. پنج قرن مبارزه و تلاش صورت گرفت تا کلیسا به پذیرش و حاکمیت سیاسی دست یافت. در سال ۳۹۵، مسیحیت مذهب رسمی امپراطوری رم شده بود.
- شیوه ی جدید زندگی، تغییر کامل تفکر درباره ی رابطه ی بین مردم و دنیا را در بر داشت.
پلوتینیوس (۲۷۰- ۲۰۵ بعد از میلاد)
- اگرچه پلوتینیوس مسیحی نبود، نظریه های او که به مدت ۲۵ سال در روم زندگی می کرد، نمونه ای عالی از ذهنی گرایی جدید بود که در چند قرن بعدی تحول بیشتری یافت. مکتب فکری که پلوتینیوس نماینده آن بود، اغلب نوافلاطونی خوانده می شد، زیرا پلوتینیوس دیدگاه افلاطون را وارونه کرد. او دیدگاه صورت خالص افلاطون را اتخاذ کرد که صرفاً به معنی نهایت کمال و هماهنگی بود، آن را مفهوم جدید روان کرد( که اکنون به معنی روح بود).
- پلوتینیوس با ذات یگانه ( خدا) شروع کرد. به وسیله ی فرایند انتشار یا صدور، هوش همگانی یا روح دنیا ( عقل) از خدا حاصل شد.
- سومین و آخرین انتشار ، روح بود که عالیترین ویزگی انسان شد.
سنت اگوستین(۴۳۰-۳۵۴ بعد از میلاد)
با کمک سنت اگوستین، پیروزی کامل روح میسر شد. اشتغال شدید به دنیای غیر مادی به متروکه شدن علم انجامید.سنت اگوستین در آفریقای شمالی از یک پدر بی دین و مادر مسیحی متولد شد. او بعد از خوش گذرانی دوران جوانی، در ۳۳ سالگی به مسیحیت گرئوید. او بعدها اسقف شهر هیپو در آفریقای شمالی شد.
محققان درباره ی اینکه سنت اگوستین تا چه اندازه ای آگاهی داشت، اختلاف نظر دارند. او معتقد بود که شخص نباید توسط امور دنیوی اغوا شود، زیرا دانش واقعی از خدا به دست می آید نه از بررسی دنیای طبیعت.
با محکوم کردن نفس، انسان آزاد بود تا دنیای معنوی را خلق کند که با مقام خدای راستین مطابقت داشته باشد.
در اینجا ما کاملاً برعکس تعالیم طبیعت گرای یونانی را می بینیم که از جنبه ی دیگر انسان حمایت می کند، یعنی، از روح در برابر بدن.
نگرش سنت اگوستین نسبت به خدا و بشریت در یکی از آثار مهم او به نام اعترافات، آشکار شد. خدا خالق بشریت، بهشت و زمین بود. خدا در وجود مردم و مردم در وجود خدا بودند. این خدایی کاملاً شخصی بود. روح انسان تصور خدا بود و برای سنت اگوستین، این روح ، بسیار بزرگ و بدن بسیار ناچیز بود.
