×
پرداخت امن
بازگشت وجه
تضمین کیفیت
پشتیبانی

جزوه اخلاق حرفه‌ای مدیریت


                    جزوه اخلاق حرفه‌ای مدیریت
جزوه اخلاق حرفه‌ای مدیریت دانشگاه آزاد تا فصل پنجم در ۱۵۹ صفحه با فرمت ورد
تعداد بازدید
25 بازدید
7,500 تومان

فهرست فصول فایل word جزوه اخلاق حرفه‌ای مدیریت :

فصل اول
اخلاق
فصل دوم
اخلاق حرفه‌ای
فصل سوم
موانع رشد و پیاده‌سازی اخلاق حرفـه‌ای
فصل چهارم
اخلاق حرفه‌ای و جهانی شدن
فصل پنجم
نتیجه‌گیری و خلاصه یافته‌ها
 
بخشی از متن فایل
اخلاق حرفه‌ای
اخلاق مجموعه‌ای از صفات روحی انسان‌هاست که به صورت رفتاری که از خلقیات درونی انسان ناشی می‌شود، بروز می‌یابد. علمی است که روابط انسان با خود و دیگران را بهبود بخشیده و می‌تواند چگونه زیستن و سعادتمندشدن را به آنها بیاموزد.علمی است که می‌تواند در حوزه‌های مختلف از جمله حوزه‌های سازمانی و شغلی تحت عنوان اخلاق حرفه‌ای، ضامن موفقیت شغلی افراد گردیده و برکات متعددی همچون اعتماد‌آفرینی، ارتقاء کیفیت‌خدمات، افزایش رضایت کاربران و… را برای سازمان و اعضاء آن به ارمغان آورد. البته این مشـروط برآن‌است که در وهله‌اول، اخلاق و اجزاء و ابعاد آن شناخته‌شده و چگونگی اجرای ارزش‌ها و قواعد آن درک گردد.
 
۱- واژه اخــلاق
 واژه اخلاق به اشتراک لفظ در معانی گوناگون به کار می‌رود. برخی از مهم‌ترین معانی لفظ اخلاق به شرح زیر می‌باشد:
الف) کاربرد ‌نخست، مطابق معنای واژه در لغت‌است. اخلاق واژه‌ عربی و جمع خُلْق‌است. لغت‌شناسان معتقدند که دو واژه خَلْق و خُلْق در اساس واحدند، مانند شَرب و شُرب، امّا در کاربرد رایج، مراد از خَلْق هیئت، شکل و صورت قابل درک با چشم‌سر است و خُلْق قوای نفسانی، سجایای درونی قابل درک با چشم سَر (بصیرت) است. هر فردی دوگونه ویژگی دارد؛ خصوصیات جسمانی و خصیصه‌های درونی. دو واژه
وقتی واژه انسان را در خصوص مریم، بهرام، زینب و مجید به کار می‌بریم. این موارد، معانی انسان نیستند، بلکه انسان معنای واحد مشترک بین آنان است. پس انسان مشترک معنایی است، اما وقتی واژه شیر را در خصوص شیرآب، شیردرنده و شیرنوشیدنی به کار می‌بریم، این موارد، معانی مختلف واژه شیرند و لفظ شیر به صورت لفظ مشترک بر آنها صدق می‌کند(اشتراک لفظ).
خَلق و خُلق به ترتیب از این دو ویژگی حکایت می‌کند. خُلق در این معنا هرگونه خصلت درونی، اعم از نیک و بد را فرا می‌گیرد. دانشمندان علم اخلاق، مفهوم‌سازی‌های مختلفی از خُلق و اخلاق دارند. براین اساس، معنای نخست اخلاق، خلق و خوی یا خصلت‌های درونی و شخصیتی است و آن شامل هر دو قسم خُلق نیکو و خوی زشت می‌شود.
ب) امروزه، وقتی از اخلاقی بودن یک شخص سخن گفته‌ می‌شود، معنای دیگری از اخلاق در میان است. فرد متخلق را کسی می‌‌دانند که رفتار اخلاقی انجام می‌دهد. مراد از اخلاق در این کاربرد، خصلت و رفتار شایسته و بایسته است و نه هرگونه رفتاری. اخلاق به معنای خلق نیکو، کاربرد خاص واژه است. وقتی سخن از آموزش و ترویج اخلاق و مسؤولیت‌های اخلاقی در میان است، مراد از آن کاربرد دوم است.
ج) اخلاق به معنای دانش نیک و بدخوئی‌ها، کاربرد سوم این لفظ است. (دهخدا، ۱۳۷۷، ص۴۱) واژه اخلاق در این کاربرد، تعبیر کوتاه شده واژه «علم اخلاق» است. خُلق و خوی، یعنی کاربرد نخست واژه اخلاق، موضوع این دانش است. اخلاق در معنای سوم، هویت معرفتی دارد در حالی که در دو کاربرد نخست به امور واقعی اعم از خصلت نفسانی یا رفتار خوب یا بد، مربوط است. ذیلاً به تحلیل هر یک از کاربردهای واژه اخلاق پرداخته شده‌است:
۲- اخلاق؛ ملکه نفسانی یا الگوی رفتار ارتبـاطی
تحلیل معنای نخست‌اخلاق؛ خلق و خوی اعم از نیک و بد، مباحث فراوانی را در تاریخ علم اخلاق به میان آورده است. ره‌آورد این مباحث را می‌توان در دو رهیافت سنتی و جدید مطرح نمود.
تعریف‌سنتی؛ اندیشمندان خُلق را به بیان کوتاه ملکه‌نفسانی می‌دانند. مقصود آنان از ملکه، چگونگی و کیفیتی در نَفْس آدمی است که ماندگار و پایدار است. آنان «چگونگی در نفس» را بر دو گونه می‌دانند؛ آن چه سریع از بین می‌رود (حال) و آن چه به کُندی از بین می‌رود (ملکه). وضعیتی که به کُندی از بین می‌رود و به سختی تغییر کند، سبب رفتار پایدار می‌گردد. برای مثال کسی که پرخاشگری برای او ملکه شده، در شرایط مختلف به آسانی پرخاش‌می‌کند. اندیشمندان منشاء ایجاد یک چنین ملکه‌ای در نفس را طبیعی و عادت می‌دانند.
تعریف جدید؛ می‌تـوان خُلق را به صورتی ساده‌تر و بدون تکیه بر نظریه‌های یونانی علم‌النفس نیز تعریف کرد. اخلاق در این تعریف، رفتار پایدار یا به تعبیر روان‌شناسان الگوی رفتار ارتباطی است. (فرامرز قراملکی، ۱۳۸۷، ص ۱۲۲)

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: admin9639
  • هنوز امتیازی دریافت نکرده است.
در صورتی که اثری از شما در سایت قرار گرفته است و راضی به انتشار ان نمی باشید لطفا برای حذف به شماره 09144449639 پیام دهید
0